دیشب کنار پنجره ایستاده بودم
تاریکی شب همه جا را سیاهپوش کرده بود
صدای قطره های باران سکوت شبانه را شکسته بود
نگاهی در خیابان رو به سوی من بود
چشمانش در زیر شر شر باران خیس نبود
گریه نکرده بود
دیوانه وار چشم در چشم من دوخته بود
قلبم از حرکت باز ایستاد
سرما ، تاریکی ، شب بارانی ، آن هم در کنار پنجره من
دلم سوخت ، نگاه دوباره ام را دقیق تر از نوک پا تا صورتش ادامه دادم
صورتش بوی آشنائی می داد ، بوی خوش بهار
برایش دستی تکان دادم ، او نیز برایم دستی تکان داد
قدمی برداشت تا پا جلوتر گذارد . اما یک قدم از من دورتر شد
متعجب از این کار قدمی دیگر برداشت
دور شدن تکرار شد
آنقدر قدم برداشت تا از دید چشمان من محو گشت
می دیم که چطور آهسته زیر لب مرا می خواند
با هر قدم که از من دورتر می شد
تکه ای از قلب مرا با خود می برد
ای کاش هیچ قدم در راهم نپیموده بود
آن وقت از فاصله دور می توانستم او را ببینم
اما اکنون که او خود را از من دور کرده
نه یک فرسنگ ، بلکه فرسنگ ها
من کنار پنجره در افسوس تکرارشب بارانی ام
متن : مرتضی قضائی
الهی
خیلی قشنگ بود
موفق باشی
راستی من دوشنبه آپم با دلیل تعویض وبلاگم و شعر انتظار منتظرتم
مرسی خواهر
شما لطف داری
حتما می آم
kheili ghashang bod dadashi
ziba mesl hamishe
خیلی خوش اومدی
خیلی ممنون
لطف داری
موفق باشی
سلام مرتضی جان خوبی؟
شاید تکرار بشه شب بارانی.
خیلی قشنگ بود. ایول
موفق باشی
ممنون وحید جان
شما هم موفق باشی
میتونی تو قلب تنهام گل قاصدک بکاری حتی باد اومد سراغت اسم دوری هم نیاری
---------------------------------------------------------------
ممنون از لطف همیشگیت عزیز
[گل][گل]
خوش اومدی
لطف داری
سلام
متنت خیلی متفاوت بود..یه حس غریبی داشت..ولی تونستم درکش کنم..
خیلی برام عجیب بود..
همیشه شاد باشی
نمی دونم چرا می گید عجیب
اما بهر حال لطف کردی تشریف آوردی
موفق باشی
سلام
وبلاگ زیبا و پر محتوایی داری
خوشحال می شم افتخار بدهید و به وبلاگ من هم سری بزنید و اگر با تبادل لینک موافقی وبلاگ من و با نام آفتاب ایرانی لینک کرده بعد خبرم کن تا من هم لطف شما رو جبران کرده و شما رو جز دوستان خودم در وبلاگم قرار دهم
با تشکر موفق باشی
سلام دوست عزیز
خوش اومدی
سلام سلام
خوبی؟
مزه نمی ده خبرتون نکنم
گفتم میام و خبرتون می کنم
شما ها هر دوشنبه بیاید
منم خبرتون می کنم
من از این متنی که آقا سروش برام فرستاده بود خوشم اومد گفتم بد نیست شما ها هم بخونیدش
با تشکر از آقا سروش
یادت باشه مثل خورشید زیاد نور ندی چون همه از نورت استفاده می کنن ولی اصلا نگات نمی کنن؛ سعی کن مثل ستاره کم نور بدی تا همه تو خلوت شباشون دنبالت بگردن
خیلی مفهوم قشنگی داره من 100 بار بیشتر خوندمش از اون موقعی که برام فرستادند.
منتظرتونم
آپم
با دلیل تعویض وبلاگم
و شعری به خواسته ی عمو طاهری عزیزم
و یه سوال از شما
منتظر نظرتون و
جواب سوالم هستم
زودی بیاین
چشم اومدم
سلام عزیزم خوبی؟
من آپم
موفق باشی
چشم اومدم
سلام مرتضی جان مرسی سرزدی متن زیبا بود مرسی از دعات امیدوارم گیراباشه.ارزوی موفقیت برای تو .اپم.
شما هم موفق باشی
خوش اومدی
سلام
بازم یه شعر توپ دیگه ...یه مدت نبودم شعراتو نخوندم واین یکی حسابی تازگی داشت..
آپم
ممنون از لطف شما
حتما اومدم
متفاوت عمل کردی
به نوعی قشنگ بود
فقط غم داشت
سلام
برای من
برای شما
و برای هر که غم داشت
خوب است
اما تا حدی
سلام من رویا هستم تازگی ها با شما اشنا شدم وبتون خیلی خشکل تبریک می گم بهتون
سلام خواهر
خیلی خیلی خوش اومدی
از اینکه وقت می گذاری و به مطالب نه چندان خوب من توجه می کنید و از همه مهمتر پیام می گذارید خیلی ممنون هستم
از شما خواهشی هم دارم
اشکالات کارم را به من گوشزد نمائید
باز هم با حضورت سبزت دل ما را چراغانی کنید
ممنون از محبت بی دریغ شما