کودکی می شناختم
که سالها دور
زیر آوار مرد
کودکی که امروز بر روی خاک مانده
کودکی بود که آنروزها
در کنار آب مرد
کودک خودخواه امروز
... من نیستم
خوب می دانم که هرگز
دو تا یکی نمی شود ..
پی نوشته :
دلم برای کودک دیروز تنگ است .. خیلی .. خیلی
بشکن این کودک را
باز هم برای تو مینویسم برای تو که بوی بهاری و تجسم رویای بی پایان خیال منی برای تو که حتی با تو بودن در خیال هم لذت بخش ست
سلام دوست خوبمشعرت را خواندمو جز تحسینی نمی توانم گفت.
سلام . . .چقدر زود به زود و بی خبر پست عوض می کنیپی نوشته هات رو خیلی دوست دارم
سلاموقتی از مرگش حرف میزنی یعنی به رسیدن بهش فکر نمیکنی از با اون بودن نا امیدیکودک شاداب دیروزپا به پایم رهنورد است در این جاده ی سخت تا نمانم تنها تا که یادم آید کودک دیروزم
بشکن این کودک را
باز هم برای تو مینویسم
برای تو که بوی بهاری و تجسم رویای بی پایان خیال منی
برای تو که حتی با تو بودن در خیال هم لذت بخش ست
سلام دوست خوبم
شعرت را خواندم
و جز تحسینی نمی توانم گفت.
سلام . . .
چقدر زود به زود و بی خبر پست عوض می کنی
پی نوشته هات رو خیلی دوست دارم
سلام
وقتی از مرگش حرف میزنی
یعنی به رسیدن بهش فکر نمیکنی
از با اون بودن نا امیدی
کودک شاداب دیروز
پا به پایم رهنورد است در این جاده ی سخت
تا نمانم تنها
تا که یادم آید کودک دیروزم