تولدم

 "تولدم "

این روزها

هر کسی مرا می بیند

می گوید : حال دیگری داری

راست می گویند

حال دیگری دارم

جای تو پیش من خالی ست

روزهائی که می گذرد

تنها هستم و غریب

کاملا تعطیل

گاهی ساکت و آرام

و گاهی کاملا گیج

احساس می کنم

حرفی از تو برای مردنم کافی ست

همین روزها سی ساله می شوم

به شدت دلم برای مرگ تنگ است

بارها لبخندش را شنیده ام

و این روزها قدری بیشتر

هر چند برای مردنم زود است

اما انگار فرصت مردن  را ندارم

اکنون که روزهای باقی مانده را

برای گریستن دوست دارم

بی شک فرصت گریستن را هم ندارم

و دیوانگی تنها چاره  زندگی ام  مانده

شعر : مرتضی  

بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com